قدم زدن های شبانه

الهی فدای عشقم شم که انقدر بهم ابراز علاقه میکنه و عاشق و شیفته ی منه

عزیزم عاشق قدم زدن هاموی شبانه امون هستم، من هستم و مهربون ترین همسرم عالم که مال خود خودمههههههههه و سکوت شب، شبهای بهار و ،

حرف میزنیم، گاهی می دویم و گاهی آهسته و شاعرانه

وای عاشق اون شبهام که میریم بستنی دونفره، کل مسیر رو پیاده میریم تا بستنی بخوریم مراقب سلامتیمون هم هستیم،

تو پیاده روی ها از چیزهایی که دوست داریم در کنار هم بهش برسیم و داشته باشیم حرف میزنیم، خدا رو شکر همیشه مثبتیم و به همه چیز میرسیم چون ایمان داریم خدا نهایت خواسته هامون رو بهمون میده

عشقم خیلی دلم می خواد بیشتر باهات حرف بزنم قربان نفست، قربون مهربونی هات

مرسی که همیشه در کنارمی و وفاداری

فدای توووووووووووووووو

عزیزم میدونم دعا می کنی که بهم برسیم برا همه خواسته هات آمین میگم

مسواک که میزنی ولی نمی دونم چرا همه اش یادآوری می کنم بهت......

پی نوشت:::::: خب یادآوری میکنم بهت مسواک زدن رو چون دوستت دارم دیگه